فراسوخبر/ در روزهای اخیر مردم اغلب مناطق کشور قطعی برق را تجربه کردهاند اما پرسشی که در این میان وجود دارد این است که کمبود و ناترازی برق را باید به پای ناکارآمدی دولت صد روزه مسعود پزشکیان نوشت یا میراثی است که از دولتهای قبل بهجا مانده است؟ آیا با عدم تامین ذخیره گازوئیل نیروگاهها کوتاهی صورت گرفته و یا تعطیلی سه نیروگاه مازوتسوز در دولت چهاردهم ما را با بیبرقی مواجه کرده است؟
البته در این میان برخی از شهروندان نیز با ایجاد کارزاری اعتراض خود را به دولت چهاردهم که قطع برق را برای پایان مشکل مازوتسوزی انتخاب کرده نشان دادند. در این کارزار خطاب به مسعود پزشکیان آمده است: «خوشحالیم که رئیسجمهوری بر سر کار آمده که جان مردم برایش مهم و ارزشمند است. در همین راستا از تصمیم شما برای توقف مازوتسوزی در سه نیروگاه بزرگ کشور استقبال میکنیم و آن را به فال نیک میگیریم اما نیک میدانید که خاموشی و قطع برق منازل و صنایع کشور راهحل این مشکل نیست. اگر محیط زیست مهم است، که هست، اقتصاد کشور نیز نقش مهمی در حیات تکتک شهروندان دارد. اگر نیاز است تا این قطعیها رخ دهند، دولت محترم باید به قید فوریت، برنامه دقیق خود را برای حل این معضل بیان کند و اعلام کند در چه مدتزمانی، هم مشکل مازوتسوزی و هم مشکل قطعی برق را حل خواهد کرد. در غیر این صورت توقف سوزاندن مازوت در سه نیروگاه و اضافه شدن قطعی برق با برنامه مشکلی را حل نخواهد کرد و جز زحمت بیشتر برای مردم هیچ ندارد.» «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی دلایل اصلی این مسأله با دکتر محمدرضا سبزعلیپور رئیس مرکز تجارت جهانی ایران گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
سالهاست که مردم ایران با سریال ناراحت کننده و تأمل برانگیزی تحت عنوان زمستان و تابستان و کمبود و قطع برق و گاز مواجهه و بدون هیچ توضیح قانع کنندهای آن را پذیرفته و روزبهروز شاهد تشدید آن بودهاند. در خصوص این موضوع و دلایل بروز این کمبود و محدودیتها سالهاست که سخنان، دلایل، توجیهات و بهانههای زیادی از جانب دولتها، مقامات ذیربط، جناحها و برخی کارشناسان مطرح شده که اگر بخواهیم بیطرفانه و فراجناحی به موضوع بنگریم باید بگوییم که غالب این دلایل و سخنان مطروحه، غیر قابل قبول بوده و توجیهی بیش نیستند. من نمیدانم چرا آقایان مسئول به علل و واقعیت بروز این بحران اشاره نمیکنند و واقعیت را برای مردم تشریح نمیکنند؟ واقعیت این است که نه گاز دلیل کمبود و خاموشی برق در کشور است و نه کمبود برق موجب قطعی گاز در اقصی نقاط ایران است و این دو سوخت و انرژی، هیچگونه ارتباط مستقیمی در بروز این بحران ندارند.
یعنی اینطور نیست؟
باید هر یک از این انرژیها و دلایل کمبود و قطعی آنها را بهطور مجزا مطالعه و واکاوی نماییم. برق ایران از دو طریق و به دو شکل تولید میشود که اولین روش که مهمترین شکل آن نیز است، تولید و تأمین انرژی برق توسط نیروگاههایی است که با منابع و سوخت تجدیدناپذیر کار میکنند. این روش تولید انرژی از دیرباز در کشور وجود داشته و نیروگاههای حرارتی که از ذخایر فسیلی بهویژه نفت، گاز، مازوت و زغال سنگ و اورانیوم استفاده میکنند، در سراسر کشور پراکنده شدهاند. این نیروگاهها بیش از ۸۰ درصد از انرژی برق مورد نیاز کشور را تولید میکنند. دسته دوم از نیروگاههای تولید برق در ایران نیروگاههایی هستند که از انرژی تجدیدپذیر استفاده میکنند. رایجترین نیروگاههای تولید برق از منابع تجدیدپذیر، نیروگاههای خورشیدی، بادی، انرژی دریایی و آبی میباشند که منابع مورد نیاز آنها همیشه در دسترس است و هرگز هوا را آلوده نمیکنند و میتوانند به برقی ارزان و مقرون به صرفه تبدیل شوند. در حال حاضر حدود ۹۴ نیروگاه با سوخت تجدیدناپذیر، قریب به ۸۵ نیروگاه برقابی، ۴ نیروگاه هستهای که البته شرایط خاص خود را دارند، حدود ۴۲ نیروگاه خورشیدی، چیزی حدود ۱۱ نیروگاه بادی و همچنین ۶ نیروگاه متفرقه دیگر در کشورمان وجود دارد. ظرفیت اسمی نیروگاهی کشورمان تا پایان سال ۱۴۰۲ حدود ۹۳۰۰۰ مگاوات اعلام شده بود. در صورتی که قدرت واقعی، رسمی و عملی تولید برق در سال ۱۴۰۲ فقط به ۶۱۴۰۰ مگاوات رسید. با توجه به نیاز مصرف کشور به ۷۳۵۰۰ مگاوات برق، عملاً در پیک بار و اوج مصرف، صنعت برق کشور با ۱۲۱۰۰ مگاوات کمبود تأمین روبهرو بوده است. این کمبود ۱۶درصدی را با مدیریت بار، بر اساس نظرات مدیران ارشد صنعت برق جبران کردهاند. این مدیریت یعنی اینکه برق مردم و صنایع را قطع کردهاند تا بدین شکل و به اجبار بخشی از مصرف کشور را کم کنند.
آیا این اقدام بهترین تصمیمی بوده که اتخاذ شده و یا راههای دیگری نیز وجود داشته است؟
چرا واقعیتهای قطعی برق کتمان میشود؟
چند سالی است که دلیل قطع برق را مصرف زیاد مردم و صنایع، بحران آب و کمبود بارندگی، کمبود سوخت بهویژه گاز و از همه مهمتر اینکه جدیداً همه تقصیرها را به گردن دولتی میاندازند که رئیسجمهورش شهید شده و دیگر حضور ندارد تا از خودش دفاع کرده و پاسخ اتهامات را بدهد. متأسفانه اینقدر به دولت شهید رئیسی اتهام وارد کردهاند که قطعی برق به دلیل سوء مدیریت دولت سیزدهم بوده و این اطلاعات غلط را به مردم القاء نمودهاند که با کمال تأسف مردم کوچه و خیابان هم این اطلاعات غلط را باور کرده و بین دیگری منتقل میکنند. دلایل واقعی کمبود و قطعی برق کشورمان را حتی یک کارشناس جزء در ادارات برق مناطق تهران و همچنین شهرستانها هم میداند و من نمیدانم چرا مسئولین محترم از اعلام آنها طفره میروند؟ کمبود برق در کشورمان چند دلیل مشخص و روشن دارد. سالهاست که از نیروگاهها، دستگاهها و تجهیزات صنعت برق استفاده شده و نسبت به نوسازی و سرمایهگذاری در این زمینه چندان اقدام اجرایی انجام نشده است. من چند سال پیش هشدار دادم که در صورت عدم سرمایهگذاری و نوسازی تجهیزات صنعت برق، مشکلات زیادی برای کشور بهوجود خواهد آمد که متأسفانه گوش شنوایی نبود. آخرین باری که روی دستگاهها و تجهیزات صنعت برق کشور سرمایهگذاری و این بخش نوسازی شد در دولتهای هفتم و هشتم بود و تا امروز، بیشتر این تجهیزات بهرهبرداری و استفاده شدهاند تا نوسازی. از همینرو مسئولین و رؤسای دولتهای هفتم تا چهاردهم بهخوبی دلیل واقعی این قطعیها و کمبود برق در کشور را میدانند.
در چنین شرایطی شما سوءمدیریت را دلیل اصلی ناترازی انرژی و قطعی برق میدانید؟