امروز سه شنبه، 2 دی 1404

معاون وزیر صمت: کاهش مصرف سوخت، مسأله فرعی جایگزینی خودروهای فرسوده است

اسقاط خودروها چند سال به فراموشی سپرده شده بود و در دولت چهاردهم به صورت جدی‌تر دنبال شد. طوری که گفته می‌شود از 20 ماه گذشته تا کنون بیش از 500 هزار دستگاه خودرو اسقاط شده است.

«اقتصاد چرخشی» مسأله این است!

متولی اصلی این طرح اسقاط، ایدرو است و بخشی از مأموریت‌های این سازمان که شامل «بازسازی و نوسازی» می‌شود، به این موضوع اختصاص دارد. به گونه‌ای که در اسقاط خودرو در بخش نوسازی گنجانده شده و نوسازی ناوگان در این راستا در حال انجام است. اگرچه در نگاه اول اسقاط خودرو راهی برای کاهش مصرف در بنزین و کاهش آلایندگی‌هاست، اما فرشاد مقیمی، رئیس هیأت عامل ایدرو به این موضوع از زاویه دیگر نگاه می‌کند؛ زاویه‌ای مهم اما مغفول مانده. او اعتقاد دارد کاهش مصرف بنزین و آلایندگی، مسأله فرعی در اسقاط خودرو است و «اقتصاد چرخشی» مسأله اصلی در این امر است.

به گزارش فراسو، او در گفت‌و‌گو با «ایران» در این باره توضیح می‌دهد: «۴۰۰ کیلو فولاد در یک خودرو وجود دارد که با اسقاط آن به چرخه اقتصاد برمی‌گردد. در هر خودرو تقریباً ۵ کیلوگرم مس مصرف می‌شود که طول آن تا 2کیلومتر می‌رسد. مس جزو فلزات رنگی گرانبها است. مس، آلومینیوم و سایر فلزات گرانبها می‌توانند دوباره به چرخه تولید و اقتصاد بازگردند و به جای اینکه از معادن استخراج شوند، از مواد بازیافتی استفاده شود.»
فرشاد مقیمی با اشاره به میزان آلومینیوم مصرف شده (حدود 30 کیلوگرم) در یک خودرو، عنوان می‌کند: «آلومینیوم مصرف شده نیز می‌تواند بازیافت شود و دوباره به چرخه تولید بازگردد. بخشی از آلومینیوم مورد نیاز کشور از طریق تولید آلومینا در داخل کشور و در منطقه جاجرم تأمین می‌شود، اما بخشی از آن نیز وارد می‌شود. درست است که آلومینیوم داریم ولی آلومینا نداریم.»
به گفته او، «سرب نیز در باتری خودروها استفاده می‌شود و می‌تواند بازیافت شود. با بازیافت سرب، می‌توانیم به چرخه اقتصاد کمک کنیم و از واردات سرب نیز جلوگیری کنیم. قیمت سرب در بازار جهانی برای هر تن حدود ۱۹۸۰ دلار است و بازیافت آن می‌تواند به صرفه‌جویی در هزینه‌ها کمک کند و به چرخه اقتصاد برمی‌گردد.»
رئیس هیأت عامل ایدرو میزان پلیمر مصرفی در خودرو را  120‌کیلوگرم اعلام کرده و می‌گوید: «حتی این پلیمر نیز قابلیت برگشت به چرخه را دارد. پلیمرهای خودرویی جزو گران‌قیمت‌ترین پلیمر‌های موجود در کشور و حتی در دنیاست. ما با اسقاط خودرو آن را به چرخه اقتصاد برمی‌گردانیم. اگر این کار را انجام ندهیم، پلیمرها و سایر مواد به عنوان زباله دفن می‌شوند و محیط زیست را آلوده می‌کنند. ما دوباره مجبور می‌شویم که مواد اولیه را از ذخایر استخراج کنیم، پلیمر تولید کنیم و دوباره آن را به عنوان زباله دفن کنیم. این چرخه معیوب ادامه پیدا می‌کند و منابع طبیعی ما هدر می‌روند. در حالی که اگر مواد را بازیافت کنیم، می‌توانیم به اقتصاد چرخشی دست یابیم.» 
او در بخشی از سخنان خود به تعریف مفهوم اقتصاد چرخشی می‌پردازد و می‌گوید: «این اقتصاد یک مفهوم مهم است که در آن مواد به طور مداوم به چرخه تولید بازمی‌گردند و از هدر رفتن منابع جلوگیری می‌شود. متأسفانه، در کشور ما این مفهوم هنوز به طور کامل مورد توجه قرار نگرفته است. اما در برخی از بخش‌ها، اقداماتی در این زمینه انجام شده است. برای مثال، در مورد باتری‌های سربی، برخی از مراکز، باتری‌های اسقاطی را جمع‌آوری می‌کنند و سرب آنها را بازیافت می‌کنند. همچنین در مورد فولاد، اگر آن را بازیافت نکنیم، مجبور می‌شویم که سنگ آهن استخراج کنیم، آن را به گندله تبدیل کنیم و سپس به فولاد. این فرآیند، انرژی زیادی مصرف می‌کند و باعث ناترازی در انرژی می‌شود. در حالی که اگر فولاد را بازیافت کنیم، می‌توانیم در مصرف انرژی صرفه‌جویی کنیم و به چرخه اقتصاد کمک کنیم.»
مقیمی، بازیافت را بخشی از اقتصاد چرخشی می‌داند و توضیح می‌دهد: «بازیافت یک جزء از اقتصاد چرخشی است. ضایعات پلیمری کشور به قیمت سال 98 حدود ۶۰۰ همت ارزش دارد. مثلاً همین بطری آب معدنی جزو ضایعات پلیمری است. امروز اگر بخواهیم تورم را هم حساب کنیم، این عدد به 2000  همت می‌رسد که عدد سنگینی است. حالا چقدر از این مقدار بازیافت می‌شود؟ حداکثر ۵ درصد. یعنی سه و نیم درصد آن بازیافت می‌شود و یک و نیم درصد دیگر به هیدروکربن تبدیل می‌شود و در فرآیند تولید برق مورد استفاده قرار می‌گیرد و مابقی دفن می‌شود. اما دوباره محیط زیست آسیب می‌بیند. کارشناسان می‌گویند تمام محیط زیست نابود شده است. دفن زباله‌ها حتی از نظر سلامتی و بهداشتی هم مشکل ایجاد می‌کند. بالاخره این زباله‌ها در آب‌های زیرزمینی نفوذ می‌کنند و دوباره وارد چرخه طبیعت می‌شوند و مثلاً در گیاهان نفوذ می‌کنند. ما نیز آن گیاه را مصرف می‌کنیم.‌»
به گفته او، برای جلوگیری از این چرخه معیوب، راه‌هایی وجود دارد که به آن توجه نشده است. مقیمی عنوان می‌کند: «من اعتقاد دارم که امروز اقتصاد چرخشی در لبه تکنولوژی قرار دارد، بنابراین در بخش صنعت نباید به روش‌های سنتی عمل کنیم. مثلاً دنیا از زباله برق تولید می‌کند. ما به جای اینکه از زباله برق تولید کنیم، می‌رویم پنل‌های خورشیدی نصب می‌کنیم و برق تولید می‌کنیم. ما روش‌های مختلفی برای تأمین برق داریم. اگر بتوانیم از زباله برق تولید کنیم، می‌توانیم زباله‌های یک منطقه را در همان منطقه جمع‌آوری کنیم به جای اینکه زباله‌ها را با ماشین جمع‌آوری کنیم و به آرادکوه ببریم، که خودش آلودگی و ترافیک ایجاد می‌کند و لاستیک مصرف می‌کند، با یک سیستم زباله‌سوز، برق آن منطقه را تأمین کنیم.»
او در پاسخ به این سؤال که تکنولوژی را از کجا باید تأمین کنیم؟ اظهار می‌کند: «ما شرکت‌های دانش‌بنیان داریم. صنایع دفاعی داریم که در لبه تکنولوژی دنیا قرار دارند. اگر این دو را نداشته باشیم، باید از شریک خارجی کمک بگیریم. درست است که ما باید بومی‌سازی کنیم، اما نه فقط در تکنولوژی، بلکه در تفکر. تفکر توسعه و فرهنگ توسعه، خودش یک مقوله است و کسی که بخواهد این دو تا ویژگی را داشته باشد، باید خودش توسعه‌یافته باشد. توسعه فردی یک پیش نیاز برای توسعه تفکر و فرهنگ  توسعه است.»