در دومین نشست از سلسله نشستهای «همبستگی اجتماعی و دفاع ملی» که به همت موسسه کار و تامین اجتماعی، خانه اندیشمندان علوم انسانی و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات با موضوع بررسی ابعاد رسانهای جنگ اخیر ایران و رژیم صهیونیستی در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
به گزارش فراسو به نقل از مرکز روابط عمومی و امور بین الملل وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، «علی ربیعی» دستیار اجتماعی رئیس جهمور در این نشست به تبیین ویژگیهای جنگ اخیر از منظر رسانهای و روانی پرداخت و خاطرنشان کرد: جنگ اخیر تفاوتهای زیادی با جنگهای پیشین دارد.
وی افزود: این جنگ بیش از آنکه متکی بر نیروی انسانی یا آرایشهای کلاسیک نظامی باشد، بر پایه تکنولوژیهای نوین و عملیات روانی بنا شده بود.
ربیعی تصریح کرد: اگر جنگهای سنتی مبتنی بر حضور میدانی و سه نیروی زمینی، دریایی و هوایی بودند، اکنون ما با پدیدهای مواجه هستیم که میتوان آن را “جنگ پسامدرن” نامید؛ جنگی متکی بر هوش مصنوعی، جاسوسی ترکیبی انسانی و ماشینی و روایتی که در بستر شبکههای اجتماعی گسترش مییابد.
مردم؛ مهم ترین عنصر بازدارنده دشمن
وی ادامه داد: در این نوع جنگ، موضوع تصرف سرزمینی جایگاهی ندارد. بلکه تصمیم مردم درباره رفتار اجتماعی و سیاسیشان، مهمترین عنصر بازدارنده در مقابل حملات دشمن بود. در این میان، همدلی ملی ابزار مؤثرتری نسبت به تسلیحات نظامی ظاهر شد.
وی با اشاره به ضرورت دقت در روایتسازی گفت: عنوانهایی چون «جنگ ۱۲ روزه» یا «وعده صادق» هر یک بخشی از حقیقت را پوشش میدهند اما روایت جامعتری باید طراحی شود که هم دفاع ملی را دربر گیرد و هم تجاوز دشمن را آشکار کند.
وی افزود: در روزنامهنگاری یکی از وظایف اصلی، جلوگیری از وارد شدن شوک ناگهانی به جامعه است.
ربیعی تصریح کرد: مردم ایران میدانند که هیچ جامعهای با کودتا پس از جنگ به سعادت نخواهد رسید. این آگاهی عمومی، نتیجه مقاومت اجتماعی و بلوغ رسانهای ملت است.
رسانه سلول زنده و موثر در بحران هاست
«ماشاالله شمسالواعظین» روزنامهنگار و تحلیلگر باسابقه رسانه در این نشست با اشاره به تغییرات ذات جنگها در طول تاریخ گفت: بلایای جهانی به دو دسته طبیعی و انسانی تقسیم میشوند. جنگها، انفجارها و حملات نظامی بلایای انسانساختهاند.
وی ادامه داد: در جریان جنگ اخیر، ساختمان شیشهای صدا و سیما هدف حمله رژیم صهیونیستی قرار گرفت. تا زمانی که این موضوع به تصویر در نیاید، مردم معنای آن را درک نمیکنند. اما باید دانست که پخش این قاب از منظر پروتکلهای رسانهای اشتباه است. در روایتسازی باید بدانیم چگونه قاب را ببندیم و روایت را طراحی کنیم.
شمسالواعظین تأکید کرد: رسانه یک سلول زنده در کالبد جنگ است. اگر همه سلولها سالم بمانند، پیروزی حاصل میشود و در غیر این صورت شکست خواهد بود.
وی با اشاره به ضدحمله ایران تصریح کرد: افرادی که در پی ساخت قابهای فروپاشی بودند، از واکنش بوروکراتیک و آرام ایران بیخبر بودند. فرماندهانی که جان خود را از دست دادند، بلافاصله جایگزین شدند و همین مسئله موجب شکلگیری قابی جدید از نظم و فرماندهی در ۲۴ خرداد شد.
این فعال رسانه ای افزود: رسانههای ایران باید بدانند که روایتسازی جنگ مستلزم پیروی از پروتکلهای خاص است. برای مثال، در جبهه داخلی رژیم صهیونیستی ، انتشار اطلاعات درباره محل اصابت موشکها ممنوع است. ما نیز باید به روایت واحد در دوران جنگ پایبند باشیم.
لزوم تاکید بر روایت انسانی از جنگ
«نفیسه زارع کهن» روزنامهنگار و تحلیلگر رسانه، با تقسیمبندی جنگ اخیر از نظر زمانی گفت: اگر بخواهیم به جنگ ۱۲ روزه اخیر نگاهی دقیق داشته باشیم، باید آن را به دو بازه «۱۲ روز جنگ» و «دوران پس از آتشبس» تقسیم کنیم.
وی ادامه داد: یکی از اقدامات درست صداوسیما در این دوره، پرهیز از افشای اطلاعات محرمانه بود که طبق پروتکلهای رسانهای یک تصمیم حرفهای تلقی میشود. البته این رویکرد در صورتی قابل دفاع است که از حد نگذرد، چراکه در صورت افراط، میتواند منجر به تغییر مرجعیت رسانهای و کاهش اعتماد عمومی شود.
وی اظهار کرد: یکی از غیبتهای آشکار در روایت صداوسیما، فقدان روایات انسانی از جنگ بود. این در حالی است که ابعاد انسانی جنگ، تأثیر بسیاری بر افکار عمومی دارند و میتوانند زمینهساز همبستگی اجتماعی باشند.
وی ادامه داد: در این میان، روایتهای جایگزین نیز وجود داشتند اما به دلیل محدودیتهای مختلف، امکان طرح گسترده آنها فراهم نشد. همین مسئله موجب شد روایت غالب، یکدست و محدود باقی بماند.
فضای فرهنگی و اجتماعی کشور نیازمند یک نماد آشتی است
«مسعود کوثری» جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با رویکردی انتقادی نسبت به تفسیرهای پستمدرن از جنگ، به تحلیل وضعیت روایتسازی در رسانههای ایرانی پرداخت و خاطرنشان کرد: اینکه جنگ را صرفاً «جنگ روایتها» بدانیم، تا حدودی درست و تا حدودی نادرست است.
وی ادامه داد: در عصر پستمدرن، حقیقت این است که دیگر حقیقت واحدی وجود ندارد. اما این بدان معنا نیست که هر روایتی برابر با واقعیت است. این وضعیت ما را بهسمت جنگ روایتها سوق میدهد.
کوثری افزود: روایت اصلی رژیم صهیونیستی در این جنگ بر اساس دو مؤلفه استوار بود؛ نخست اینکه با حکومت ایران طرف است و نه مردم و دوم اینکه ملت ایران از حاکمیت جدا شده است.
وی با اشاره به رویکرد رژیم صهیونیستی در این جنگ گفت: بر اساس اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی، هدف اصلی این جنگ نوعی شبهکودتا بوده است؛ ذات کودتا چیزی است که مردم در آن جایی ندارند.
کوثری با اشاره به راهکارهای تقویت انسجام ملی اظهار کرد: تقویت نمادهای ملی، اسطورههای ایرانی و ارزشهای میهنی اقدامی مثبت است، اما نمیتوان انتظار داشت تصویری که سالها سرکوب شده، ناگهان احیا شود. این مسئله هم در جامعه و هم در سطوح حاکمیتی صدق میکند.
این جامعهشناس تاکید کرد: فضای فرهنگی و اجتماعی کشور نیازمند یک نماد آشتی است.
فراسو خبر پایگاه خبری تحلیلی فراسو خبر