بابک زنجانی، موسس گروه سورینت و صاحب بزرگترین شرکت خوشهای ایران است. نام او در جریان فعالیتهای کلان مالی مرتبط با دور زدن تحریمهای بینالمللی ایران و مسدود شدن مبالغ ارزی وی در بانکهای خارجی در دوران دولت محمود احمدینژاد مطرح شد.
من برخلاف کسانی که عنوان می کنند بابک زنجانی باید اعدام می شد معتقدم عفو وی می تواند یک پیام خوب به همراه داشته باشد.این پیام نیز می تواند یک اطمینان خاطر برای فعالان اقتصادی و کارآفرینان بزرگ در کشور به ارمغان بیاورد.این پیام نیز این است که کسی بدون سند و مدرک برای آنها دردسر ایجاد نمی کند و به صورت یک طرفه قضاوت نمی شوند.البته درباره بابک زنجانی این احتمال وجود دارد که برخی عنوان کنند وی فعال اقتصادی نبوده و بلکه مفسد اقتصادی بوده است.واقعیت این است که اقتصاد با اعدام و زندانی کردن فعالان اقتصادی رشد نخواهد کرد. فعالان اقتصادی مانند لاستیک های ماشین اقتصاد یک کشور هستند که اقتصاد یک کشور را به سمت جلو حرکت می دهند. اگر قرار است ما این لاستیک ها را یکی یکی پنجر کنیم آن ماشین زمین گیر می شود و دیگر نمی تواند حرکت کند.بابک زنجانی تا زمانی که کار می کرده و با دولت های مختلف ارتباط داشته در عین حال در کشورهای دیگر نیز ارتباطاتی داشته است.واقعیت این است که بابک زنجانی با ارتباطاتی که داشته می توانسته تحریم های ایران را دور بزند.این وضعیت به معنای این است که وی می توانسته در برخی مسائل امکاناتی را برای کشور ایجاد کرده و اقدامات مثبتی رقم بزند.در واقع زمانی که ایران در اوج تحریم ها قرار داشته بابک زنجانی از شرایطی برخوردار بوده که می توانسته نفت ایران را بفروشد.
به هر حال باید بپذیریم که بابک زنجانی به تنهایی این کار را نمی کرده و برخی نهادها و ارگان ها با وی همکاری می کردند که چنین اتفاقی رخ می داده است. آیا چنین نیست؟
بله؛در واقع بابک زنجانی مورد اعتماد نظام قرار داشته که به وی اجازه می دادند تحریم ها را دور بزند.بابک زنجانی نفت کشور را می فروخته است. شیر نفت که در اختیار وی نبوده که بتواند با نفتکش آن را به خارج صادرکند. در نتیجه یک همکاری هایی از سوی نهادهای مختلف نظام با وی صورت می گرفته که وی از این قابلیت برخوردار باشد که نفت یعنی سرمایه اصلی کشور را به خارج از کشور ببرد و بفروشد.در واقع نهادهای حاکمیتی مانند وزارت نفت که در این ماجرا نقش داشته اند به وی اجازه می دادند که نفت از کشور خارج کند و بفروشد.در نتیجه نهادهای حاکمیتی با وی همکاری می کردند و وی یک مفسد اقتصادی نبوده است.وی یک فعال اقتصادی بوده که ارتباطات زیادی در جهان داشته و به همین دلیل برای دور زدن تحریم ها برای ایران فعالیت می کرده است.واقعیت این است که از اقدامات بابک زنجانی در سال هایی که فعالیت می کرده نهادها و افرادی که ذینفع بودند استفاده می کرده اند.از سوی دیگر وی در طول سال هایی که در این زمینه فعالیت کرده ارقام بالایی را جابه جا کرده و در نهایت نیز به کشور برگردانده است.در چنین شرایطی بوده که همکاری نهادهای حاکمیتی با وی ادامه داشته و اگر وی پول نفت را بر نمی گرداند نهادهای حاکمیتی دیگر با وی همکاری نمی کرده اند. همین موضوع که نهادهای حاکمیتی سال ها با وی همکاری می کردند به معنای این است که وی پول ها را برمی گردانده است.به همین دلیل می بایست بین بابک زنجانی که در واقعیت وجود داشته و آنچه به مردم معرفی شده تفکیک قائل شد. آنچه به مردم معرفی شده یک مفسد اقتصادی است که پول کشور را بالا کشیده است.
پس از دستگیری بابک زنجانی حدود۲ میلیارد یورو از پول های کشور را در اختیار دارد. این در حالی است که میزان پولی که در طول سال ها در اختیار وی قرار داشته به مراتب از این رقم بالاتر بوده است.این ۲ میلیارد یورد متعلق به زمانی است که وی احتمالا در جایی با نهادهای حاکمیتی به مشکل برخورده و یا نتوانسته نفت کشور را خارج کند و به پول تبدیل کند. این در حالی است که وی پول کشور را بالا نکشیده بوده و بلکه بدهکار بوده و باید این پول را تسویه می کرده است.بابک زنجانی در زمینه حل و نقل هوایی هواپیمای ایران قشم را راه اندازی کرد که امکانات و سرویس های خوبی به مردم می داد و پس از مدتی به عنوان بهترین شرکت هواپیمایی کشور شناخته می شد. از سوی دیگر در زمینه ورزش سرمایه گذاری کرده بود و با خرید باشگاه راه آهن در زمینه های مختلف ورزشی سرمایه گذاری کرده بود و اشتغال ایجاد کرده بود.
اگر تخلفی در طول سال هایی که بابک زنجانی نفت می فروخته صورت گرفته شامل نهادهایی که نفت در اختیار وی قرار داده اند نیز می شده است.اگر هم در این سال ها تخلفی صورت نمی گرفته و وی پول ها را به دولت باز می گردانده است که بازی با سرمایه ملی صورت نگرفته است.به همین دلیل من معتقدم این بخشش و عفو بجا بوده است. در اینکه مفسدان اقتصادی باید دستگیر شوند و به سزای عمل خود برسند تردیدی وجود ندارد. عفو و بخشش وی نیز ارتباط به دولت ها ندارد و بلکه شرایط به شکلی بوده که وی به عنوان یک بدهکار بدهی خود را پرداخت کرده و به همین دلیل شامل عفو شده است
*افکار عمومی جامعه ذهنیت خوبی نسبت به بابک زنجانی ندارد و وی را کسی می داند که از سرمایه های کشور به سود خود استفاده کرده است. این ذهنیت از کجا نشأت می گیرد؟
*به همین دلیل نیز وی با عفو و بخشش مواجه شد؟
به نظر می رسد برای محاکم قضایی مشخص شده که وی یک بدهکار بانکی بوده و نه یک مفسد اقتصادی.در شرایط کنونی نیز براساس آنچه به صورت رسمی عنوان شده وی بدهی خود را و حتی بیشتر از آن را نیز پرداخت کرده و به همین دلیل می تواند مشمول عفو و بخشش قرار بگیرد.من این عفو را به فال نیک می گیرم. بابک زنجانی با سرمایه ملی بازی نکرده است.اگر تخلفی در طول سال هایی که وی نفت می فروخته صورت گرفته شامل نهادهایی که نفت در اختیار وی قرار داده اند نیز می شده است.به همین دلیل من معتقدم این بخشش و عفو بجا بوده است. در اینکه مفسدان اقتصادی باید دستگیر شوند و به سزای عمل خود برسند تردیدی وجود ندارد. عفو و بخشش وی نیز ارتباط به دولت ها ندارد و بلکه شرایط به شکلی بوده که وی به عنوان یک بدهکار بدهی خود را پرداخت کرده و به همین دلیل شامل عفو شده است.